نمیدونم عه
دلم نمیخواد الان تو سن کم ازدواج کنم ۱۹ سالمه
دلم میخواد ۲۵ به بعد با یکی که همس و سال خودم باشه ازش خوشم میاد مسیرمون مشخص باشه آشنا شم
الان یه خواستگار هست میشه گفت تقریبا موقعیتش خوبه خونه و ماشین داره کاریه مسئولیت پذیره ولی ۳۳ سالشه و اینکه من واقعا دلم نمیخواد الان ازدواج کنم
دخترخالم گیر داده بذار دو سه جلسه بیاد آشنا شو موقعیت خوبیه تهش خوشت نیومد بگو نه
حس میکنم الکی وقتشونو میگیرم تهش همون نه که اول گفتمو دوباره میگم زشته مسخره دست ما که نیستن
فاصله سنی زیاده و غلطه
اوووو چخبرههه فاصله سنی زیاده ب نظر من نزار کلا بیان
اختلاف سنی زیاده
اگه خوشت نمیاد از اول بگو
ما سر همین رد کردیم حالا دوباره دخترخالم میگه نه بذار دو سه جلسه بیان حرف بزن آدم خوبیه راست هم میگه به نظر میاد نکات مثبت خوبی داره میگه آشنا شو تهش نخواستی بگو نه
از اونور هم به اونا گفته با من حرف میزنه دوباره نظرمو بپرسه
من میگم زشته بیان دوباره نه بشنون
اینکه الان دلت نمیخواد اشتباه بزرگیه که از من کردنش پشیمونم
اما این کیس به دلیل سن زیادش نسبت به تو رده
دو برابرت سن داره
اصلا نذار بیان خونه تون چون اگه بیان دگ خانواده ت ول نمیکنن، بیشتر اصرار میکنن
خود پسره به نظر خوب میاد
اگه اختلاف سنی اینقدر نبود من سنم کم نبود جدا چندتا معیارمو که نداره شاید از اخلاقش خوشم میومد
گفتنش که ما یه بار رد کردیم الان دخترخالم با اونا هماهنگ کرده بهم میگه آشنا نشو تهش نخواستی رد میکنی
منتظر نظر منن
ولی خب من میگم زشته یه بار رد کردیم نذاشتیم بیان دوباره بیان بعد باز رد کنیم
خانواده خودشون بابت سن ردش کردن دفعه اول حالا دفعه بعد رو نمیدونم
این اصرار از سمت اطرافیانه که نه خوبه و حالا آشنا شو و تهش رد میکنی
ولی حس میکنم زشته دوباره بیان دوباره رد کنیم بنده خدا‌ها مسخره دست ما که نیستن
سنش زیادی زیاده. تو با شور و اشتیاق ایشون بی حال و بی اشتیاق 🥴
