اسی هوشبری هم خوندی..
درسته؟!
خب این خیلی عالیه
ببین فعلا به فکر ازدواج نباش..
ته تهش مثلا میخواد اون زن برادر دیوونهات بگه موندی..
خب به درک...
بگه...
حرفای اون دیوونه که نباید برات مهم باشه..
ببین الان دنبال این باش کنار طرحی که میری، تو هم به بهونه.های مختلف از خانواده پول بگیری..
خانواده بفهمه تو هم آدمی...
به بهانههای به ظاهر موجه و ضروری پول بگیر، بذار رو هم جمع شه، طلا بگیر...
هر کاری میکنی فقط مخفیانه پس انداز کن...
انشاءالله به زودی طرحات تموم میشه و تو همون بیمارستان مشغول میشی و درآمد داری دیگه خودت...
این خیلی خوبه..
هر کاری میکنی مستقل شو..
چون متاسفانه الان بخاطر اون برادرت، بخوای ازدواج هم کنی، احتمالا کسی میاد که از خودت پایین تره، یا آدم مناسبی نیستش..
سنات هم زیاد نیست..
فرصت هست هنوز..