یه وقتایی آدم از یه نفر نمیبره…
از خودش میبره.
از دلی که بیدلیل پای یه رابطه موند،
از احساسی که جدی گرفته بود کسی رو
که فقط سرگرمی بود براش.
دیگه نه اشک داره، نه خشم…
فقط یه خلأ، یه سکوت سرد،
که هر شب میپیچه توی مغزش
و یادش میاره
چقدر ساده دلش رو دست یه “نقش موقت” داد...