حقیقتش ناامید شدم دیدم کسی نبود دیگه چک نکردم تا اللان که دیدم مجددا تاپیک زدی، منم حس مبکنم عین خودتم سر درس و کنکور مریض که شدم الانم دنبال دکترو... باید باشم میخواستم مرداد درس بخونم اما دقیقا از اوسط فزوردین یه حال روحی بدی پبدا کردم و جوری شدم که مدام گریع میکردم چندبار در روز ، نمیزاشتم مامانم گریه هامو بیینه و غصه بخوره منم خواهر ندارم که حرف دلم بهش بزنم و دردمو تو دلم میریختم انفدر این وضعیت ادامه پبدا کرد که جوری شدم مینشستم گوشه اتاق گریه مبکردم و ۲دیقع بعد حالم خوب بود شدم یه ادم موجی یه دیقه حالم خوب بود یه دیقه هم داغون ولی به خودم اومدم نزاشتم افسردگی بگیرم وگرنه بدبخت ۲عالم میشدم،
مبخوام بگم درکت مبکنم که چقدر حالت بده و خونه نشینی بدترش میکنه البته مامانم خیلی مراقبم و هی خوراکی میبره و میاره و بیشتر جگرم میسوزه از ابنکه نکنه قبول نشم و زحمتاش به هدر بره
درمورد کلاس های معین کرمی هم بله منم مشکل کندخواتی دارم و در روز ققط تایمم به شیمی و زیست میره و اصلا تایم تست نمی مونه و از جلسات فقط چندتارو دیدم اصلا نرسیدم به ازمون ۱۸مهر، راه حلش اینه با ساعت مطالعه بالا بخونیم که بشه ۴درس خوند یا ۳درس در روز چون تشریحی رو هم داریممم