حس میکنم درکم نمیکنه و به اندازه‌ی کافی حواسش بهم نیس
پر توقع نیستم ولی جدیدا رفتاراش رو به سردی رفته سه روز پیش از ساعت 4 جوابه مسیجمو نداد تا ساعت 6 ی زنگ زد کلا ده ثانیه حرف زد و تا ساعت 10 پیامامو سین زد و
منم حسابی از دستش ناراحت بودم! میدونستم تو چه شرایطیه ولی مشناسمش میدونم اگه بخواد باهام حرف بزنه میزنه و میتونه
بهش‌م گفتم دلیل ناراحتیمو <این اواخر تو وضعیته جسمی خوبی نیستم و کسالت دارم>
حدودا دو ماهه همدیگرو ندیدیم قرار بود این هفته همو ببینیم تا به امروز به روی خودش نیاوورده و این حسابی دلخورم میکنه
دیشب خودش خسته و کوفته بهم زنگ زده (دیشب اصلا تو شرایط خوبی نبودم دل‌دردای استرسی داشتم صبحش آزمایش هورمونی داشتم کل روز ناشتا بودم و اصلا نباید ناراحت میشدم)
زنگ زده با لحن خیلی بد باهام صحبت کرده منم هیچی نگفتم شروع کردم گریه کردن! بخاطر هورمونام بشدتتتتت حساس شدم
گریه و ناراحتی تو این وضعیت بدترن سمه واسم
چون دل‌دردم اوت کرد و قلبمم درد گرفته بود و حسابی حالم بد شده بود!
باز بهم زنگ زد با گریه بهش گفتم شرایمطو و نگران شد و گفت برو کیسه‌ی آب گرم بزار قربونت برم و چرا بهم نگفتی و فلان ..
منم از وقتی قطع کرده تا الان واقعاا تو حاله بدی‌‌ام حس میکنم درکم نمیکنه و خیلی عوض شده!
خودشم تو شرایطه بدیه درست ولی باید بیاد سر منه دختر که انقدرم توی وضعیته حساسی از زندگیمم و هورمونام بهم ریخته اینجوری صحبت کنه؟؟؟
خیلی دلخورم نمیتونم چیکار کنم :)))
