عزیزم اون تاپیک قفل شد،۳ ساله ازدواج کردم.دوماه اول ک خیانتاش دیدم.بعد وام میگرفتیم میریخت حساب خواهرش.رمز عابر بانکاش عوض میکرد.چتامون نشون خواهراش میداد.هر حرفی بود میرفت میگفت.رابطه هامونو تو شرکت تعریف میکرد.هر بحثی میشه عین بچه ننه ها ده روز ده روز قهر میره خونه ننش با کوله بار لباس.شاواشای جشنامون رو میخواست سوا کنه.یه سال و چهارماهه خونه خریدیم یه ضرررررب میگه تو دنبال خونه ای جا مهریه برش داری.طلاهام جهازم فروختم بابت بخشی از خونه گیر میدن بزنیم اسم ننش.تا یه سال خرجی خونه نمیاورد.بازم خیانت.اصلااااا نه زنگمیزنه نه پیام میده.همه مریضیاش از چشم من میبینه. هنوز یه مسافرت نرفتم.و خیلی چیزا که الان یادم نیست.
اون ۴۰ کیلوعه من ۷۰
به حرف مادرم بختم سیاه شد رسما.چقدر کوتاه اومده باشم خوبه؟