بیرون اعصابش خورد شده بود منم خونه مامانم بودم)اومدیم خونه حرصشو سر من خالی کرد مثلا کتک میزد سیلی میزد به صورتم منم دردم اومد داد زدم بعد گفت شوخی میکنم دیگه!بعد خواست بالش پرت کنه سمتم یک پارچ آب ریخت تو فرش تازم خونه رو بهم زد
منم کلی گریه کردم و باهاش دعوا کردم ولی اصلا به خودش نگرفت و الان رفت خوابید😑