حتماً عزیزم! اینم یه انشا ساده، روان و مناسب برای دانشآموز کلاس هشتمی با موضوع: "کتاب، دوست بیصدا"
---
📚 کتاب، دوست بیصدا
در دنیایی که همه چیز با سرعت در حال تغییر است، کتاب مثل یک دوست قدیمی و آرام کنارمان نشسته است. دوستی که نه حرف میزند، نه قضاوت میکند، اما همیشه آماده است تا چیزی یادمان بدهد یا ما را به دنیایی دیگر ببرد.
وقتی کتابی را باز میکنم، انگار در را به روی یک دنیای تازه باز کردهام. گاهی در دل جنگلهای اسرارآمیز قدم میزنم، گاهی در آسمان پرواز میکنم، و گاهی هم با شخصیتهای داستانی درد دل میکنم. کتابها به من یاد دادهاند که فکر کنم، سؤال بپرسم، و جوابها را پیدا کنم.
کتاب فقط برای درس خواندن نیست. گاهی یک شعر کوتاه یا یک داستان کودکانه میتواند حال دلم را خوب کند. وقتی ناراحتم، کتابها مثل یک دوست مهربان کنارم هستند. وقتی خوشحالم، با آنها شادیام را بیشتر حس میکنم.
در دنیای امروز که گوشی و اینترنت همهجا هستند، شاید بعضیها فکر کنند کتاب دیگر فایدهای ندارد. اما من فکر میکنم کتاب مثل چراغی است که راه را روشن میکند. حتی اگر هزاران صفحه در اینترنت باشد، هیچچیز جای بوی کاغذ و صدای ورق زدن کتاب را نمیگیرد.
در پایان، دوست دارم بگویم که کتابها نهتنها دانایی میدهند، بلکه قلب آدم را هم بزرگتر میکنند. پس بیایید با این دوست بیصدا بیشتر وقت بگذرانیم، چون او همیشه برای ما حرفی تازه دارد.
---
اگه خواستی موضوع دیگهای هم برات بنویسم، فقط بگو! دوست داری یه انشا طنز یا توصیفی هم داشته باشی؟