2777
2789
عنوان

شوهرم زندگی چندین سالمون رو به خاطر یه دختر خیالی به باد داد

| مشاهده متن کامل بحث + 1022 بازدید | 40 پست
انقد بهش بها داده بودیم فک میکرد پسر شاهه و داره حیف میشه پیش ما انقدم احمقه ..مزه عشق جدید رفت زیر ...

عزیزم جوری ک تو تعریف کردی چند سال از اون موصوع میگذره بنظرت شوهرت هنوزم اونجا مونده ؟ 

یا ن برنانه های دیگ داره ؟

الان بگم نباید میکردی یا بگی نباید میکردم این هیچ چیزیو درست نمیکنه و زمانو به عقب نمیبره پس بفکر الانت ایندت باش یکم شوهرتو تقیب کن ببین دوروغ دیگ نمیگه ؟

پرسیدم بارها ولی جواباش چرت و پرت بودمیگه تو خراب کردی تو نخواستی و … همش دنبال مقصره

تو چی فکر میکنی تو مقسر بودی تو این زندگی ؟

من تو زندگیتون نیستم فقط یه دیقه هم ک شده به خودت و شوهرت فکر کن ببین هردوتان کجای کارو اشتباه رفتین 

یا با یه مشاوره حرف بزنین شاید شوهرتون اونجا راحت تر بگه چی شده 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تو چی فکر میکنی تو مقسر بودی تو این زندگی ؟من تو زندگیتون نیستم فقط یه دیقه هم ک شده به خودت و شوهرت ...

منم اشتباهاتی داشتم ولی باعث همش خودش بود

یعنی هرکی جای من بود مطمئنا رفتار بدتری میکرد باهاش. 

متاسفانه امتحانشو خیلی خیلی خیلی بد پس داد اصلا ارزش فک کردن نداره 

چون ثابت کرد اصلا غیرت و معرفت نداره

عزیزم من از کار نمیگم من میگم شوهرت هنوزم تو دوسال گذشته مونده یا ن یه چیزای دیگم هست ک شک داری بهش

بنظرم مونده تو همون دوسال گذشته

خانوادش که از من متنفرن دورشو گرفتن اجازه ندادن بیاد بیرون

بحث مالی و مهریه هم اومد وسط دیگه بدتر چون یکی از نقطه ضعف هاش پوله بدجور خسیسه

از اونجایی که زبون نفهم هم هست دیگه هیچی درست نشد

بنظرم مونده تو همون دوسال گذشتهخانوادش که از من متنفرن دورشو گرفتن اجازه ندادن بیاد بیرونبحث مالی و ...

بنظرم اگه مشکلتون فقط اینا باشن خیانتی چیزی در کار نباشه حیف زندگیته باهاش یکم ارومتر باش یا نمیدونم چیزایی ک میدونی خوشحالش میکنه ارامش داره انجام بده 

بزار یکم اروم بگیره سنگاتونو وا کنین 

تا قبلش اوکی بود دقیقا از همون شب یه آدم دیگه بود

از همون شب دستش رو شده برای همین حس کرده نیازی دیگه به ظاهر سازی نداره 

یعنی خدا نکنه حرف از خدا بزنی و یه عده فکر می کنند نماینده خدا رو زمین هستی و می ریزن رو سرت تا عقده هاشون خالی کنند!

بنظرم اگه مشکلتون فقط اینا باشن خیانتی چیزی در کار نباشه حیف زندگیته باهاش یکم ارومتر باش یا نمیدونم ...

میدونم که وضعیتم بدتر میشه اینجوری 

باید خودش سرش به سنگ میخورد پیش قدم میشد برا اصلاح

چون همیشه احساس میکرد از من سر تر هست و من باید برم دنبالش

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز