2777
2789
سربسته میگم مامانم یه چیزی برای یه بنده خدا گفت یک هفته بعدش عینه خوده اون طرف شد کلا هرکاری که بکنی ...

بیین بابام پسرای برادرشو بزرگ کرد دانشگاه فرستاد از ما بیشتز براشون جمع کرد اعتبار درست کرد براشون الان همونا زدن دست بابامو شکوندن اونقدر ک بنده خدا گریه میکنه میگ من چیکار کردم ک این شد جوابم


حالا اینا رو خدا چجوری جوابشو بده 

دقیقا اونقدر اعتماد کردیم و دادیمم ب بقیه ک دستمون بسته س و نمیتونیم کاری کنیم

خدا توی قرآن گفته حد اعتدال رعایت کن نه دستت کامل بسته باشه نه همه دارو ندارت رو ببخش و دست خودت خالی باشه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خدا توی قرآن گفته حد اعتدال رعایت کن نه دستت کامل بسته باشه نه همه دارو ندارت رو ببخش و دست خودت خال ...

بابام ادمیه ک یکی براش یه قدم برداره صد قدم برا طرف برمیداره

هی میگم دست بردار از این کارات میگ چیکار کنم نمیتونم

همه تاوان پس نمیدن

الان من تاوان پس دادم اگ دلی شکستم

ولی ی حرومزاده نه تنها دلمو شکست -زندگیممم ازم گرف الانم خوشبخترینه

تاوانم شانسیه یکی پس میده یکی نمیده

قشنگتر از هرچیزی ذات آدمه....
بیین بابام پسرای برادرشو بزرگ کرد دانشگاه فرستاد از ما بیشتز براشون جمع کرد اعتبار درست کرد براشون ا ...


بابات به یتیمای برادرش کمک کرده برای رضای خدا این کار کرده 

عجر این کار هم از خدا بخواه سر به سرشون نزارید

خدا خودش همه چیز میبینه عزیزم

همه تاوان پس نمیدنالان من تاوان پس دادم اگ دلی شکستمولی ی حرومزاده نه تنها دلمو شکست -زندگیممم ازم گ ...

منم دیگ ناامید شدم شانس بعضیا اینقدر خوبه حتی خود خدا هم نمیتونه بزنه ب کمرشون

بابات به یتیمای برادرش کمک کرده برای رضای خدا این کار کرده عجر این کار هم از خدا بخواه سر به سرشون ن ...

ن ما کاریشون نداریم میخوایم کل خونه زندگیمونو بفروشیم بریم یه جا دیگ ک بابام نبینه و یادش نیوفته

اونا یه کارایی میکنن بابام اتیش میگیره از ناراحتی صورتش مث زغال سیاه شده در این حد


جالبه ک پدرشون در قید حیات بود ولی اصلا هیچ اهمیتی نمیداد بهشون و دنبال عیاشی و خوش گدرونی بود

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792