هرچند بعید میدونم این روزا یادم بره
شب هایی که از شدت بغض داشتم خفه میشدم
و داروهای افسردگی ای که همیشه تو کیفم بوده
و تجربه ای که از زندگی داشتم
افکار خودکشی... تنهایی هام شکستام اضطرابی که تجربه کردم بغضی که نذاشتم بترکه رفتار مردم و کثیف بودن دنیا
تنها فایده زندگی من شاید این باشه که یک یا چند نفر دیگه رو بدبخت نکنم جوری از زندگی رنجیده شدم که هرگزززز این رنج رو دلم نمیاد به کسی دیگه تحمیل کنم
علاوه بر درد و رنج خودم زندگی منو تو مسیری قرار داد که رنج بقیه ادم هارو هم از نزدیک ببینم و بفهمم چقدر تولید انسان و یه رنجور دیگه کار اشتباهیه