2777
2789
عنوان

گربه چشم سبز محله😂💚

241 بازدید | 20 پست

دخترا لطفا نخندین من  فوبیای گربه دارم دست خودم نیست خلاصه 

من صبح رفتم در خونه رو باز کردم یهو ی گربه مشکی بزرگ با چشمای سبز بهم خیره شد با ترس در رو بستم بعد خوندن بسم الاه😂و آیت الکرسی و ......در رو باز کردم با سرعت از انور کوچه امد سمتم منم وحشت کردم در رو بستم و تا سر کوچه دویدم مثل میگ میگ   اونم تا سرکوچه دنبالم کرد😐

تازگیا میرم میام  متاسفانه منو دنبال می کنه خیلی می ترسم حس می کنم   قراره پرش بزنه

با بقیه همسایه ها اینجوری نیست فقط منو اذیت می کنه به نظرشما دلیل اش چیه؟

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

گربه ها بازیگوشن

اصولا هم غریزه تعقیب و شکار دارن و ترس رو هم حس میکنن

اون میدونه تو ازش قوی تری ولی وقتی میترسی و فرار میکنی دنبالت میکنه، بیشتر عملکرد غریزیشه

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

سمت ما هست چشاش قرمزمیشه یجوریه انگار صخبت میکنه اینو نه من بیشترهمسایه هامونم گفتن خیلی ترسناکه بخاطرچشماش همشون از این گربه میترسن

اگر میشه دعا کنید برام کارهمسرم جوربشه 🙏شدیدا نیازمند دعاهاتون هستم دوستای خوشگلم❤️
آخه جلوش وایسم یک دفعه پرش بزنه چیکاز کنم🤣🤦‍♀️

نمیزنه

نهایت خودشو بماله به پات 

اگر چنین کاری بخواد بکنه از زبان بدنش میفهمی

موهاش سیخ میشه و جیغ میزنه اگر بخواد حمله کنه

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
نمیزنهنهایت خودشو بماله به پات اگر چنین کاری بخواد بکنه از زبان بدنش میفهمیموهاش سیخ میشه و جیغ میزن ...

یا خدا پس موهاش سیخ شد پا می زنم رو دنده نقشه فرار رو اجرا می کنم🤣🤦‍♀️

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792