اخه عزیزم بعضی وقتا واقعا شرایط پیچیده میشه برادرم واقعا قاطی کنه حرف حالیش نیست نمیتونستم بی گناهیمو ثابت کنم یوقتایی تلاش جای خودش ولی باید دست به دامن خدا شد من از خدا فقط خواستم معجزه کنه اینم برا کاربرا نوشتم که چیشد برات کپیش میکنم عزیزم ببخشید که زیاده:
ما میخواستیم پرینت رسمی بگیریم پرسیدیم، سند میخواستن از کسی که سیم کارت به نامشه،تو تاپیک گفتم که سیم کارت به نام یکی از عزیزانمه که فوت شده و سیمکارتشو یادگاری به من دادن پس نتونستم از مخابرات بگیرم ولی همون پرینت همراه من رو گرفتم دادم پدرم،زنگ زدیم گفتیم بیاین اینجا رو در رو کنیم دیگه یکم دادوهوار کردن زیر بار نمیرفتن پدرم گفت اگه نیاین شکایت میکنم چون با ابروی خانوادمون بازی کردین برادرمم فهمید اونم زنگ زد و خلاصه دعوا شد زیر بار رو در رو کردن نیومدن گفتن راه دوره نمیتونیم بیایم وگرنه زنگ و پیامات هست برادرمم گفت پس پرینت رسمی بگیرید با مهر بفرستید چون رو گوشی میشه با برنامه زنگ و پیام جعلی درست کرد اونو هم نفرستادن رادرمم عصبانی شد گفت که گفتیم بیاین نیومدین گفتیم سند بفرستین نفرستادین الکی حرف زدین پشت خواهرم و خانوادمون شکایت اعاده حیثیت میکنیم و شما نیاید ما حضوری میایم همشون فعلا لال شدن گوشیشم خاموش کرد فقط پیام داد همه پیاماتو دارم که گفتم اگه داشتی که رو میکردی. به دختر عموم زنگ زدیم اونم چون پشت اونو بود قرار بود شکایت کنیم دیگه اونا زنعموم و برادر زنعموم رو فرستادن برا اینکه دعوا رو بخوانن
یکم بحث شد و فعلا که خداروشکر دیگه خبری نیست.ماهم البته شکابت نکردیم هنوز فقط اگه باز مزاحمت ایجاد کردن شکایت میکنیم
