یاد یک موضوعی افتادم که ربطی به تاپیکت خیلی نداره... من یک همکلاسی داشتم از مهدکودک با هم بودیم تا دبیرستان ... حالا این دوستم تا میومد به مادرش میگفت که مامان رها نمره اش ۱۷ شده .. مادرش سرکوفت میزد که رها تونست نمره بیاره اما تو نتونستی ... سرزنشش میکرد ... مادرش با مادر من رفیق بود و گاهی میومد خونمون ...
وقتی مادرش میدید مثلا من میتونم گوشت مرغ رو ریز کنم وقتی خونه میرفت دخترشو سرزنش میکرد...
یادم میاد یک روز این همکلاسیم یک کاری کرد که دوستیم با یکی از بچه های کلاس به هم بخوره ... خودش هم با خنده گفت که عمدی اینکارو انجام دادم...ولی خب بعد چند ماه دوستم منو بخشید و با هم دوست شدیم ...
حالا بعد مدت ها که میخواست دانشگاه آزاد ثبت نامش کنن همو دیدیم همش از پنجره بیرون رو نگاه میکرد ...
من میگم همش مقصر مادرش هست که اینجوری شده و هنوز که هنوزه ما رو با هم مقایسه میکنه ...از مادرم میپرسه چقدر مونده تا رها درس تموم بشه