لطفا همشو بخونید
دوس پسرم چن وقته از ساعته هشت صب تا شیش یا هفت بعداز ظهر میره سرکار بعدم ی روز در میون دو یا دوساعت و نیم باشگاه ینی از سرکار که بیاد کلا نیم ساعت بام حرف میزد بعدش میرفت باشگاه و بعدشم ده و نیم که میومد بعضی وقتاش میگفت نمیتونم حرف بزنم
و اینکه وقتیم با هم حرف میزدیم اصن انگار حوصله نداشت هیچ حرفی نداشت بزنه منم واقعن این چن وقته خیلی اذیت شدم اصن دیگه دوس نداشتم تلفنی باش حرف بزنم یا چت کنم چون همش من باید صحبت میکردم همش حرفای روزمره که باز من باید ازش میپرسیدم
چقدم باش حرف زدم ولی هیچیشو درست نکرد و میگفت همینم که هستم تو باید کنار بیای کوتا بیای
منم گفتم چقد دیگه کوتا بیام ..گفت اگه نمیتونی تحمل کنی منم گفتم نمیتونم تحمل کنیم و کات کردیم
حالا سه روز بعدش پیام داد که واقعن همچیو تموم کنیم
منم گفتم با سرکار رفتنت کنار میام ولی حداقل باشگا نرو که بتونی باهام وقت بگذرونی گفت نه
حتا چن بار پرسیدم باز گفت نه منم همچیو تمام کردم
کارم اشتبا بوده؟؟
واقعا خیلی اذیت بودم اصلا حس میکردم هیچ جایی تو زندگیش ندارم