از بچگیم تا الان نادیده گرفته شدم حتی تو خونه هم احساس تنهایی میکنم والدینم بشددت اعتماد به نفسمو تو بچگی خورد کردن خشونت نکردن اما.....
محبت ندیدم،منو با خواهر برادرام مقایسه کردن، سر نمره گرفتن مامانم میگفت خواهرت خیلی زرنگه ریاضیش قویه تو خودتو با اون مقایسه میکنی؟ تو انقدر خنگی که ارزش نداره کلاس بفرستیمت.با اینکه معلم ابتداییم میگفت اتفاقا دخترتون واقعا استعداد داره و درسای خوندیش خوبه فقط یک مقدار باهاش ریاضی کار کنین ولی با اینکه پولشم داشتن،منو کلاس نمیفرستادن ک پایم تو این درس قوی بشه حالا این بکنار حتی نمیدونن چندسالمه و متولد چ ماهیم. بهترین چیزارو برای داداش و خواهرم خرج میکردن. مامانم میخواست سقطم کنه ک نشد و من قسمتشون شدم......
یادم نمیره خداشاهده صدای مامانمو شنیدم میگفت این بچه سربارمونه اضافیه چیه اینو بدنیاش آوردم همون دوتا کافی بودن 
من اونوقع: صدای خورد شدن استخونامو شنیدم بعد آروم رفتم اتاقم تا تونستم بالشتمو از گریه شدید خیس کردم💔
تا الان هم من انگار تو اون خونه روح هستم وجود خارجی ندارم بهم کاری ندارن،ولی انگار ک اصلا نیستم خیلی کم پیش اومده باهام حرف بزنن.
منم یکسره تو اتاقم پلاسم 
دیگ همین.....
ببخشید سرتونو بدرد آوردم🖐🏻