سلام ی ماه پیش قرار شد بریم شهر دیگه عروسی گفت میریم اوکیه توی این ی ماه بار ها پرسیدیم ک میریم من کارامو بکنم همش دعوا راه مینداخت دیشب گفت بریم مشکلی نیست صبح زودم ازش پرسیدم گفت بریم رفتم توی اریشگاه داشتم موهاموودرس میکردم زنگ زد برگرد نمیریم حالاهم اقا قهر کرد نگام نمیکنه همیشه اخلاقش همینه اینقد غرورم شکسته شد توی اریشگاه اریشگره کلی غر زد ک کاراتون چقد زشتهههه