من بچه شیر ب شیره اوردم
پسرم دقیقا مثل دختر شماس
کوچیک بود اخر تو خونه ی نَنیِ قدیمی درست کردیم میزاشتم تو اون میخوابید
یا تو خونه با کالسکه راه میبردم
پسرم یکسال و نیمه بود خواهرش بدنیااومد اون تایم دانشجو بودم
اصلا خواب و کمک نداشتم
میگذره سخته. کلافه ای خسته ای
البته اذیتا و خستگیات تموم نمیشه اما کمتر میشه