برای من تجربه ی ادمها خیلی ارزشمنده
به خاطر همین میخواستم ازتون راهنمیی بخوام
خانمایی که سن و سال و تجربه ای دارند و دنیا دیده هستند
من یه دختر تحصیل کرده هستم
به نظرم نحسی خانواده و اثر بدش در زندگی من خیلی زیاد بود
پدر و مادرم بسیار اهل توهین و تحقیر بودند.درامد خوبی داشتند اما ما با حداقل زندگی میکردیم. خانوادم پرخاشگر بودن هوش اجتماعی پایین داشتند و مشکلات روانی هم وجود داشت
اونقدر که از پایه و اساس زندگیم ویران بود از اول
خانوادم ادمای شاغلی بودند به شدت خودخواه فضای خونه جهنم و تاریک من در اکثر اوقات زندگیم تحت تاثیر این فضای متشنج و ناپایدار بودم.
الان دیگه خودم بزرگسالم و ۳۲ سالمه خیلی با انگیزم خیلی تلاش کردم برای بهتر شدن زندگی اما انگار از پایه و اساس مشکلاتی هست که هیچ تغییری ایجاد نمیشه.
میخواستم مهاجرت کنم شغل خوبی داشته باشم مثل خیلیا
ولی نمیشه یعنی همیشه تا یه جایی جلو میرم ولی به سرانجام نمیرسه.
اصلا دل و دماغ و حوصله ی ازدواجو ندارم سالهاست.
ولی دوست داشتم زندگیم پررونق باشه پررونق نیست خالی و آسیب پذیره
راهی به ذهنتون میرسه اگر تجربه داربد بگید.
من خرافاتی نیستم اما خب این که انقدر پیشرفتم کند و ناچیزه برام عجیبه