2777
2789

روانی شدم چهار ساله دارم تو یه ساختمون زندگی میکنم در خونمون ویلاییع و نمیشه قفلش کرد 

وقت و بی وقت میاد با شوهرم ظهرا میخا بخوابیم نه صدا میکنه نه در میزنه میاد تو همشم کار داره هرچی بی محلی کردم حتی دوبارم ب خودش گفتم واسم داستان درست کرد ک رفتم خونش بهم حرف زده ب دختراش گفتم بهش بگن باز ادامه میده زنیکه عجوزه متنفرم ازشون حلالشون نمیکنم بخدا زندگی و زهر مارم کردن

کاش میمردم هیچوقت نمیومدم تو این خراب شده با اینا زندگی کنم

الانم باردارم کلا بعضی روزا حوصله خودمم ندارم اینم میره رو مخم

شوهرمم نمیاد مستاجری 

بگید من چ گوهی بخورم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

در ورودیتونم نمیتونی ببندی؟

چرا همش منفی های زندگیتو میبینی؟ میدونی خودت و ذهنت باعث پرورششون میشی؟ از این ببعد بگرد دنباله مثبتها و بخاطرش خدارو شکر کن، اونوقت منتظر اتفاقای خوب باش💜

وای عزیزم میفهمم چی میگی سخته خدایی خب بیشتر اوقات پاشو برو خونه مامانت به شوهرت بگو میخوام استراحت کنم خونه خودمون که نمیتونم آرامش داشته باشم عزیزم حداقل اینجا یکم استراحت کنم

سلام خوبی اگر داری امضام میخونی برام دعا کن زود زود باردار بشم 3 سال چشم انتظارم

شرایطتتون یکم سخته. این که همسرتون راضی نیس کارو سخت کرده‌. من کاری به مادرشوهرتون ندارم. ولی رفتار خودمون باید اصلاح بشه. اگه مثلا به همسرتون گفاین قاطعانه تر بگین. اگه به دختراش گفتین قاطعانه تر و دوباره و جدی نه با عصبانیت.با اقتدار بگین. یکم انرژی میبره دیگه.

دلتنگ دورانی هستم که به یاد نمی آورم کجا بود؟ کی بود؟ چطور بود؟
صد بار گفته کلا مریضع انگار وقت و بی وقت میاد آشغال

گآهی اوقات فکر میکنم شما ها که نمیتونین از پسرتون دلمون بکنین یا شعور و فهم عروس داری ندارین برای چی زندگی میگیرین برای پسرتون اخه خودتون بشین ور دلمون پسرتون به جایی که اعصاب و روان یکی دختر بی گناه دیگه را خراب کنید 

سلام خوبی اگر داری امضام میخونی برام دعا کن زود زود باردار بشم 3 سال چشم انتظارم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792