پدر من چند سال پیش ... تقریبا من ۸ ساله بودم یه پسر و دختر (همسایه بودیم) بهم معرفی کرد ... اونا با دوتا بچه از هم جدا شدند و من دو سال قبل از اونا جدا شدم ... مامانم مدام میگه الهام نفرینمون کرده ما خبر نداشتیم طرفش چجوریه ... ولی من قلبا می دونم پدرم چجوریه و قصدش فقط خیر بوده