تو این سه سال خواهرای شوهرم جز یکیشون همشون فقط فقط دوبار دعوتم کردن خونه هاشون.
یکیشون حتی یبارم پا گشام نکرد.
اما همش عصر ها وقت و بی وقت اومدن خونه ما
اوایل انتظار داشتن هر هفته من عصرونه همه رو خونم جمع کنم.
اما دلم نمیخواست فقط اونا بیان دوست داشتم منم برم. اما اصلا به رو شون ندیدم هروقت رفتم در خونشون بچه هاشون و فرستادن پایین تعارف الکی کردن اما اینا هروقت اومدن دم خونه ما
ما باید درو سریع باز میکردیم.
خیلی ازشون دلخورم به من میگن از رفت و آمد خوشت نمیاد.
شوهرم نمیاد بریم خونه هاشون
مادرشوهرم میگه پسرم دوست نداره بره
میگم اونا چطور دور هم خونه هم جمع میشن یبارم زنگ بزنن ما بریم اونا که میدونن داداششون نمیره خب به منی که عروسشونم میتونن زنگ بزنن منم برم چرا همش اونا باید بیان.
یا حتی همشون باهم میرن بیرون به من نمیگن یا شوهرم بریم. حتی با رفتاراشون به این نتیجه رسیدم اینا فقط شوهرمو پسرمو میشناسن عروس و گوز خرم حساب نمیکنن.
مادرم بارها دعوتشون کرد براشون کادو خرید اما اونا جز بی احترامی بی معرفتی به مادرم کاری نکردن.
پسرم که بدنیا اومد همش میخواستن بیان خونه مادرم ببیننش اما عید دیدنی هم حتی خونه مادرم نرفتن یبار مادر منم دعوت نکردن مادرشوهرم هروقت مادرم خواست بره سر بزنه هزار راه و دلیل اورد یبار زنگ نزدن مادرم و دعوت کنن.
مثل خیلی از خانواده های دیگه نبودن خانواده شوهرم مثلا من همیشه میبینم اطرافیانم با خانواده شوهر چه برو بیایی دارن دعوت میشن دعوت میکنن اما اینا فقط بلدن بیان خونت مفت خوری یبار نمیذارن بری خونشون.
به شوهرم گفتم دلم نمیخواد تا زمانی که خواهرات خونه هاشون نرفتم دعوتمون نکردن اونا حق ندارن دیگه بیان.
شوهرم بهم میگه تقصیر تو بود میذاشتی میومدن خونمون تا قطع ارتباط نکنن گفتم من سه سال که جیکم در نیومد اینا همش پلاس بودن تو خونه ما جرا طرف داریشون و میکنی.
ما اگه ماشینم بخریم میدونم اینا باز راهشون باز میشه پرو پرو میخوان از ماشین ما سواری تاکسی سرویسی بگیرن به شوهرم گفتم خانوادت وقتی به نفعشون مارو میشناسن ماشین بخری حق نداری سوارشون کنی به بهانه مختلف باهاشون قرار بذاری بریم بیرون مگه اون مارو یبار گفتن باهاشون بریم یا دعوتمون کردن اصلا من عروس و محل دادن هروقت که میخوان بیان به تو زنگ میزنن یا بدون اطلاع هر ساعتی میخوان میان اما منو همیشه پشت درشون نگه داشتن یبار درو برای من باز نکردن برم خونشون.
شما اگه جای من باشید کلا قطع ارتباط نمیکنید!؟
مادرمم ناراحته میگه خانواده شوهرت اصلا ادمو محل نمیدن. مادرم به جایی رسیده تو خیابون میبینشون بهشون سلامم نمیده همه از دستشون دلخوریم همیشه انتظار دارن منو حانوادم همش دعوتی بگیریم انقد دلم میخواست من خانواده شوهرم خوب بودن اهل رفت و امد بودن نه مفت خوری خیلی حسرت میخورم 🙂🙂😔😔
