خب اگه تاپیکای قبلیمو خونده باشید میدونید ک این پسر عموی من که فردا برای همیشه داره مهاجرت میکنه آمریکا خواستگار منه🫠 ما باهم اقدام کردیم برای مهاجرت اما اون الان داره میره و من موندم🙂 ما هنوز فقط باهم تو دوران آشنایی هستیم اما من از الان خیلی دلتنگشم ولی چیزی نمیگم بهش
اما اون مدام بهم ابراز علاقه میکنه و میگه از همه بیشتر دلش برا من تنگ میشه و منو زود میبره پیش خودشو
البته درسته من اون یکی خواستگارمو رد کردم اما برای جواب مثبت به پسر عمومم دو دلم برا همین ابراز احساسات بهش برام سخته
دلم براش میسوزه ک اون انقدر به من حرفای خوب میزنه ولی من هنوز تو چهارچوب فامیلی باهاش رفتار میکنم
البته یخورده هم حسودیم میشه بهش ک داره میره اونجا و من موندم
یکی دو ماه دیگه خودمم برا ادامه تحصیل میرم یه جای دیگه 🙂 ولی خب اونجا ی چیز دیگس