ما عقدیم امشب رفته بودیم خونه ی فامیلا اونا. من بودم و شوهرم و مادرش خانومه برگشت گف هفته بعد بیایید بریم فلان جا بعد به مادرشوهرم گفت عروستم بیار مادر شوهرمم در اومد گف باشه. ما هرجا میریم اینم میاد باهامون اونروزم میاد دیگه. حس کردم مثلا منظورش اینه بزور میرم و اویزونم. خیلی ناراحت شدم. یعنی تیکه انداخت. اینم بگم کارشون داشتیم رفته بودیم بحث دعوت و اینا نیس. من ماهی دوسه بار فوقش میرم خونه نامزدم اینا و شبم نمیمونم
مادر شوهره دیگه باید تیکه بندازه
شاید منظورش این بوده که عروسمونه عضوی از خانوادمونه هرجا میریم حتما میاد
تف کن تو صورتش
بنظرم منظوری نداشته
هم ممکنه تیکه انداخته باشه هم ممکنه منظورش این بوده باشه که این خانم دیگه عضوی از خانواده ی ماست و همه جا باهامونه.
حس کردی؟!!
آره کمتر باش
اینطور که من میشنوم اولین معیارم برا ازدواج مادر خواهر داماده😂😂
منظوری نداشته ولی بد و برخورنده حرف زده. بزار به حساب بی شعوریش
لحن بیانش مهمه
میگفتی به خاطر همسرم میام و این 3 بار در ماه رو اگه اون بیاد من نمیام دیگه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
