جلسه اول اومدن خونمون
مادره از من ایزاد میگیره میگه ب مامانم دختر بزرگت چ اخموعه😐میگه بخند چرا اخم کردی
ی چیز دیگم داشتن با مامانم حرف میزدن مامانم گف خونه پدرمادرم سر میزنم ولی برا شام و ناهار نمیریم بهشون زحمت نمیدیم
همچین با پررویی پرید تو حرف ک چ زرنگین غذا بپزین ببرین اونام بخورن خجالت بکشین😐