یه دختر دارم
ولی خیلی اذیت شدم خیلی حاملگی پر خطر که به زور به 36هفته رسوندمش همش تو بیمارستانا بستری میشدم از این سنو به اون سنو از اون طرفم دخترم خونرسانیش ضعیف بود دوکیلو دنیا اومد
با وزن کم دنیا اومد هنوز که هنوز وزن کمی داره دارم غصشو میخورم
از بچه داری که نگم کولیک رفلاکس الرژی جیغ گریه بیقراری دست تنها تو شهر غریب
میترسم چندسال یعد بخوام بچه بیارم باز اینجور شه
کسی مجبورت کرده مگه بچه دوم بیاری؟
دندون گاز گرفتن ها
بیدار بو دن ها
پسرم ۱۵ماهشه
تو این اوضاع درهم بچه برای چیته،همین یدونه رو بزرگ کن ب ی جایی برسون
به نطرم زیارت یه امامی برو.
و دعا کن
از بچه دار شدن از شرایط مالی عالی و با اخلاق عالی شوهر باید فقط درنظر گرفت...
اینا میگذره از چیزها دیگه باید ترسید
والا منم میترسم‌نمیتونم بهش فکر کنم
فقط همین؟؟
اگه میدونستی من چقدر سختی میکشم ولی بازم دوست دارم اینو نمیگفتی!
بچه ها با هم فرق دارن بچه های من هرکدوم یجور بودن
خوب نیار...چه کاریه..
تو این اوضاع که خودمون معلوم نیست فردا زیر موشک باران بیدار بشیم باشیم یا نباشیم بچه میخوای چیکار
از الان بهش فکر نکن قشنگم خیلی زوده هنوز اونم وقتی فعلا نمیخوای بچه بیاری
قبل بارداری هم برو پیش متخصص معاینت کنه خیالت راحت شه هیچ مشکلی نداری و خودت و نینی سالم میمونین
تازه اینم در نظر بگیر حتما زندگیت بدون استرس و اضطراب باشه تا بارداری بی خطری رو بگذرونی
