من تو ساختمون مامانمینا بودم الان از اونجا اومدم بیرون ولی نزدیکیم تقریبا .وقتی میریم پسرم خیلی خواهر کوچیکمو اذیت میکنه الان مامانم جراحی شده چهار روزه من صبح رفتم که مراقبت کنم ولی خب جراحیش سنگین نیست راحت پا میشه دراز میکشه فقط خودمون نمیزاریم کار کنه .از وقتی رفتم مامانم میگه نمیومدی خودت بارداری پسرت اذیتت میکنه بمون خونت استراحت کن میدونم بخاطر خودم میگه ولی حس کردم پسرم عاصیشون کرده از یطرفم دلم میخواد بمونم پیشش نزارم کار کنه زنگ زدم اونیکی خواهرم بیاد من دیروزم پیش مامانم بودم الان برگشتم خونم نمیخوام چند روز برم .شماها چند روز یکبار میرید سر میزنید؟بنظرتون بعد خوب شدن مامانم چند روز یبار برام که هم اونا اذیت نشن هم عزت و احترامم بمونه جاش
درمورد موضوع شما هم وقتی پسرتون اذیت میکنن نرید بهتره
خودتون هم که شرایط خاصی دارید
در هفته دو بار برید کافیه
چرا جملات سطحیتان را با «ما مردها با ما زنها»شروع میکنید؟لطفا کژی،کمبود های عاطفی و ایراداتتان را به پای کل جمعیت زنان یا مردان ننویسید.مثلا بگویید من زیاد دروغ میگویم نگویید ما مردها نمیتوانیم راست خیلی چیزها را بگوییم.یا بگویید من بداخلاقم نگویید ما زنها تمام پاییز خلقمان تنگ است...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ببین عزیزم،بسته به شانس و اقبالت پیش خانوادته،من خودم چه زمانی که بچه نداشتم و بعداً یکی داشتم و چه الان ،اگه دو روز پشت هم برم خونه مامانم،یه جوری رفتار میکنه قشنگ میفهمی دوست ندارم
ولی خواهرم با اینکه یه پسر فوقالعاده پررو و اذیت کن داره،ولی هفت روز هفته خونه مامانمه،و استقبالم میشه ازش
در نتیجه،باید بارفتار مادرت بسنجی که چند روز به بار بری