2777
2789

سلام میشه اگر تجربه ای دارید بگید

من زندگی خیلی خیلی سختی داشتم و از کودکی همیشه تنها بودم از  بجگیم چیزی جز مورد تحقیر قرار گرفتن و تنها بودن و کتک و فقر یادم نمیاد

و اینکه من هیچ وقت هیچ کسی رو نداشتم باهاش درد و دل کنم همیشه تنها گریه کردم هیچ وقت تو زندگیم حتی یک بارم یکی نبود بغلش کنم گریه کنم یا مشکلم رو بگم برای همین الان دیگه نمیتونم راجب غم و غصه هام با کسی حرف بزنم. هیچ وقت نتونستم درد و دل کنم و این چند وقت افسردگیم به اوجش رسیده

چندین ماه هست از خونه بیرون نرفتم اصلا حوصله ندارم 

با مامانم بحث میکنم الکی دعواش میکنم بعد همونجا گریه میکنم میگم منو ببخش 


یه بار چند تا قرص خوردم که خوابم ببره چون یک ماهی بود من شبی ۲ ۳ ساعت کمتر مبخوابیدم اما تاثیر بدی گذاشت و کلا اون روز و بعد مصرف قرص یادم نمیاد اما به گفته بقیه حتی تعادل نداشتم راه برم 


من هیچ دوستی هم ندارم سالی یک بار کسی نیست زنگم بزنه یا پیام بده یا بیاد دبدنم اصلا کسی خونمون نمباد 


اصلا حال ندارم برم حموم حالم از خودم بهم میخوره میدونم خیلی بده اما شاید هفته ای یک بارم به زور برم تمام وقتم رو داخل گوشی ام به محض اینکه گوشبو میذارم کنار شروع به فکر کردن میکنم 


و اینکه هر روز هر لحظه هر ثانیه به خودکشی فکر میکنم و حدودا ۱۰۰ تا قرص ارام بخش و اعصاب و روان رو هر روز میگیرم تو دستم و به خوردن شون فکر میکنم بیشتر ترسم اینه بعدش زنده بمونم و همه بفهمن اونجوری زندگیم بدتر نیشه 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چندسالته؟رل نداری؟

ببین منم دقیقاامثل خودت هسنم خیلیی افسرده هستم خیلیی پرخاشگرهستم ولی امدم باخودم حرف زدم گفتم تاالاپرخاشگری کردم خب اکی ولی ازاین به بدازهرکدوم یکی کم کنم تابتونم یکم برای خودم زندگی کنم خودم کنترل کنم 

در اخر اینکه من خیلی به خدا و امام حسین و... اعتقاد داشتم نمازام و همه رو میخوندم روزه می گرفتم چقدر دلم خوش بود به دعا های پدر و مادرم اصلا دعام میکردن دلگرم میشدم الان یک ساله که اصلا تماز نخوندم انقدر من خدا رو و امامان و... رو صدا زدم انفدر گریه کردم انقدر منتظر موندم الان حقیقتا دیگه حس میکنم کلا نیست دارم به وحود خدا هم شک میکنم این همه سال من صداش زدم یک بارم جواب نداد دیگه حتی باهاس حرفم نمیزنم دیگه نمبدونم چه کار کنم 

احساس شدید اضافه بودن و سربار بودن دارم فکر میکنم خاتوادم  بدون من خوشحال ترن 

یه بار چند تا قرص خوردم که خوابم ببره چون یک ماهی بود من شبی ۲ ۳ ساعت کمتر مبخوابیدم اما تاثیر بدی گ ...

این کارهیچ وقت نکن بشین فیلم بیین یکم اوایل چندروزاول خیلییی سخته ولی بدکم کم عادت میکنی دخترخوب خودکشی کنی چی بشه هاااجزمادربیچارت کس دیگ غصه تونمیخوره اینجاکلی آدم هس بشین حرف بزن درددل کن

حتما پیش یک مشاور خانواده اشاره کنید

نمیتونم با مشاور حرف بزنم کل زندگیم انقدر تنها بودم هیچ وقت درد و دل نکردم حرف زدن با ادما راجب مشکلاتم خیلی برام سخته اصلا نمیتونم خیلی تلاش کردم

۱۸ سالمه نه من هیچ وقت رل نزدم 🥲

خب پس توخیلیی ازمن جلوتری من هم افسرده هستم هم این که بایکی رفیق شدم بهم تجاوزکزددخترنیستم هم مثل سگ میترسم اززندگی کزدن بلندشوبه خودت بیاازهمین الاشروع کن بخوایی مینونم کمکت کنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792