چند روزه میگ تو چهار سال ازدواج کردی کمکی به خانوادم نکردی ولی من هر موقع کاری بوده انجام دادم برای خانوادت خوب منم هر موقعی کاری بوده انجام دادم براشون غذا درست کردم ظرف شستم جارو کردم بیشتر از این میخوام چیکار کنم براشون
الآنم میگ خانواده هامون و دعوت کنیم واسه شام من میگم امشب یکم بی حوصله ام بیخیال شو باشه یک شب دیگ
شب های خدا که تموم نمیشه
قهر کرده رفته بیرون بهم گف تو بزرگ نمیشی چهار ساله ازدواج کردی بی حوصله ای ضعیفی ترسویی...
خسته شدم ب قرآن من ک چیزی نگفتم بی احترامی نکردم فقط گفتم باشه شب دیگ 😭😭
الآنم رفته بیرون بهم گف حوصلت و ندارم نمیخام ببینمت 😭😭
چیکار کنم من طاقت بی محلی ندارم الآنم رو مبل نشستم دارم گریه میکنم