ما رفته بودیم جایی بعد منتظر تاکسی بودیم دیگ زنگ نزده بودم اسنپ ی اقایی گفت من مسافر دارم شما بفریایید میبرمتون حرف زدو... گفت چن سالتونه واسه کجایین شماره تونو برام سیو کنید و اشنا بشیم یکی امده اینجا ما اشنا شدیم و .. رفتیمو وامدیمو.. فعلانه علانه من همون اول قصدشو میدونستم ی جوری بود میگفت دیگه کی میایید کاش زودتر شمارو پیدا کرده بودم و... ما رو رسوند تا جایی پولم نگرفت بعد دیروز پیام داده هوا چطوره اونور شما دایی گفتم خوبه فعلانه و... گفت کی میایید و. گفتم چرا . ؟