بچه ها من یک مدته که هر شب، بلا استثنا هر شب خواب جن میبینم.
توی خواب به طرق مختلف سعی میکنم اونا رو از بین ببرم.
خواب میبینم جن وارد بدن اعضای خانواده ام شده...
همچین چیزی
و من تک و تنها بین همه‌ی اونا موندم.
خلاصه خواب های خیلی عجیبی میبینم.
توی بیداری هم کلا احساس سنگینی میکنم
صداهای عجیب میشنوم.
مثلا یه بار داشتم از ناخن گیر استفاده میکردم
صدای تق تق ناخن گیر بعد از اینکه من کارم تموم شد از یه جای دیگه ی خونه میومد...
ذهنت آشفته هست ب خودت بیا ذهنتو نظم بده
عزیزم باید عقیقه بزنی تا خوب بشی قبل از اینکه دیر نشده
شاید باورت نشه ولی منم شبا مثلا بیدار میشدم نیم ساعت با خواهرم حرف میزنم یا غدا میخوردم صبح که بیدار میشدم میدیدم ظرف غذا کنارمه ولی یادم نمیومد که من خوردم و بقیه بهم میگفتن یا مثلا حرف هایی که با خواهر زدم بهم میگفت من اصلا یادم نمیومد خیلی چیز عجیبی نیست بخاطر اینه که ذهن هنوز خوابه و اون بخش خاطرات ثبت نمیکنه
من اگه از چیزای عجیبی که تجربه میکنم بخوام برات بگم اینه که
من یه ماگ دارم که جز خودم هیچکی باهاش آب نمیخوره. میذارمش یه گوشه روی کابینت. هیچ وقت نمیذارم آب توش بمونه. همیشه ته آب لیوانمو خالی میکنم توی سینک ولی هربار که میرم و برمیگردم میبینم پر از آبه.
اوایل فکر میکردم یکی از ماگ من استفاده میکنه یا باهام شوخی میکنه
از همه‌ی اعضا خانواده پرسیدم حتی باهاشون دعوا کردم و همشون گفتن کار ما نیست
