تو آینه خودمو مببینم خیلی پیر تر از سن م نشون میدم،پوست م شل شده ،موهام سفید شده خیلی،پوست م تیره تر شده صورت،چشمام کم سو شدن،اعتماد به نفس م شده صفر،،دوتا بچه دارم یکی پنج سال ،یکی ده ماهه پسره،،اصلا نمیتونم به خودم برسم ،،چندتا داغ دیدم از جمله بابام که پنجاه و هفت سال داشت تو تصادف رفت و روح منو همو برد برا همیشه ،، حالا میخام برم عروسی برادر شوهرم همه خواهر شوهرام جاری هام میخان تیپ بزنن و کلاس میخوان بزارن ،بنطرتون چیکار کنم رو صورتم که اعتماد به نفس م یکم بهتر بشه ،،شما ها چیکارا کردین رو صورتتون
دلم تنگه خدایا!خودت آرامش م بده خودت نی نی بهم بده،،ممنون خدا جونم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
سی وچهار که سنی نیست عزیزم تازه رسیدی به سنی که قشنگ جا افتادین قشنگ برید آرایشگاه یه لباسه زیبا هم بپوشین
توی ثانیه به ثانیه های زندگیم خدا رو با تمامه وجودم حس کردم...وازش ممنونم که توی فراز و نشیبهای زندگیم همیشه یارو یاورم بوده...ازش ممنونم که حبِ ائمه رو توی دلم قرار داده...خداجونم ازت متشکرم که منِ بنده ی ناچیزت رو با وجودِ تمامِ گناهاش تنها نگذاشتی ...من همیشه به تو محتاجم لحظه ایی و آنی مرا به حاله خودم وا مگذار❤❤❤🙏🙏🙏
سی وچهار که سنی نیست عزیزم تازه رسیدی به سنی که قشنگ جا افتادین قشنگ برید آرایشگاه یه لباسه زیبا هم ...
میدونم سن ی نیست عزیزم،،من داغون شدم از درون روحم خسته ست با هیچی خوشحال نمیشم ،،روانپزشک م نمیتونم برم چون بچه شیر میدم ،،،پوست صورت م شاداب ی شو کامل از دست داده
دلم تنگه خدایا!خودت آرامش م بده خودت نی نی بهم بده،،ممنون خدا جونم