یه هفته پیش عموی شوهرم فوت شد رفتیم عزاش.
همه اومدن پیشوازمون،نزدیکانش هم کلی گریه کردن ولی دریغ از یک قطره اشک من
خیلی خجالت کشیدم مهمن زیاد داشتن ولی اصلا گریم نگرفت هرچقد خاطرات بدمو هم به ذهنم میوردم ولی اصلااا...
خواهر شوهرم بهم گفت همه میگفت عروستون چرا گریه نمیکنه وااااااای خدای من
آدم كه براي هر كسي نميتونه اشك بريزه و دليلي هم نداره
گریه اجباری که نمیشه
وا زوریه
خب عموی شووهرت بوده تو چرا گریه کنی وااا..مردم چ چیزایی میگن ب گریه طرفم کار دارن..منم پدربزرگ شوهرم فوت شد ولی من اصلا گریم نیومد ب من چ خب
خب حالا عموی شوهر به اون دوری چه گریه ای داشتی.چقدم به چشم اومدی که رفتن به خوار شوورت گفتن.
ولی من اینقد دل نازکم که اشک یکی رو ببینم زود گریم میگیره
خب بگو گریه م نمیگرفت
واسه عموي شوهر خب معلومه ادم گريش نمياد مردم چ توقعاتي دارن
دراین جورمواقع ازقطره استفاده کن بشین خودتو زارزار بزن.رو سرت بکوب بزارراضی شن ک ناراحتی😲😲😞😲😞😟😟😟😲😲
اخه مگه گریه و اشک هم زورکی میشه😕😕😖😖😖😖😲😲😲
شاید خواهر شوهرت الکی گفته
وا عموی شوهر خب ادم گریش نمیگیره ناراحت میشه ولی گریش نمیگیره
من اصلا اهل گریه کردن نیستم. مخصوصا اگر کسی باشه ک خاطره زیادی باهاش ندارم
واسم مهم نیس بقیه چی فک میکنن. خب چیکار کنم نمیتونم گریه کنم
والا من ختم مامانمم سعی کردم گریه نکنم!حتما باید شیون و زاری راه بندازیم دل بقیه رو خون کنیم که نشون بدیم عزاداریم کسی هم چیزی نگفته خواهرشوهرت خواسته یه گیری بده
خوب اینا اینجورین باید گریه کنی
به خواهرشوهرم گفتم الکی وقتی میترسم گریم نمیگیره
