آقا من جریانش تو تاپیک های قبلی هست چقد واسش گریه کردم بعد بالاخره خودش اومد پیام داد از دیشب تا حالا منتظر جواب منه که ببینه بریم تو رابطه یا نه چون فامیله و رفت و آمد داریم می ترسم ولی خب یه عالمه قسم خورد که کسی قرار نیست با خبر بشه بعد من ازش پرسیدم تا کجا میخوای ادامه بدی گقت تا آخرش گفتم آخرش کجاست یهو خندید گفت منظورت ازدواجه؟ 😂 من جوابشو ندادم الان پیام داده خب بالاخره قبول میکنی یا نه این رابطه رو میشه منو نخوابونی تو آب نمک
چیکار کنم همه میگن رل با فامیل اشتباهه