بچه ها من اصلا خانوادم خوششون نمیاد ازمن خواهرام اذیت میکنن نمیذارن مادرم بیاد خونم با اینکه بهش احتیاج دارم خواهرم ارایشگرن تایچی میشه سریع میگن ارایشگاه ما دیگه نیا با اینکه پول دستمزد کامل بهشون میدم اما خانواده همسرم خیلی با همسرم خوبن امامادرش همش میگه خانوادت نیستن و اذیت میشم با حرفاش یا همیشه پز میدم خاهرام ارایشگاه دارن میرم پیششون دلم میخاد دیگه سمت خانوادم و خاهرام نرم از بس اذیتم میکنن اما میگه بخاطر خانواده شوهرم جوری نشون بدم ک انگار حمایت میشم نمیدونم والا من تاحالا ارایشگاه بیرون نرفتم میترم خانوادش بپرسن پیش خاهرات اینکارو کردی بگم نه زشت باشه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
چرا انقدر با همه در تماسي و رفت و امد داري كه بايد بهشىن جواب پس بدي؟ كم كن رابطه تو كه نخواد واسه ...
دیگه رفت و آمد با پدر و مادر و خواهر بردار خیلی عادیه خانوادهاش هستن درجه یک هستن بابت این نباید استارتر سرزنش بشه که
اعتقادات من خلاف چیزیه که فکر میکنی اکثر جامعه قبولش دارن اینکه تو این جامعه زندگی میکنم به این معنا نیست که تفکرات غالب بهش تفکرات منم باشه _________ درخواست دوستی نمیپذیرم
به نظرم زمان آشتی هم آرایشگاهشون نرو که منتی نباشه اگه پرسیدن هم چیز خاصی نگو به مادرشوهر و بقیه هم که نیاز نیست توضیح بدی کجا آرایشگاه میری
وقتی هم اینجوری گفتن از خودت دفاع کن بگو هردفعه اومدم هزینهاش رو پرداخت کردم
اعتقادات من خلاف چیزیه که فکر میکنی اکثر جامعه قبولش دارن اینکه تو این جامعه زندگی میکنم به این معنا نیست که تفکرات غالب بهش تفکرات منم باشه _________ درخواست دوستی نمیپذیرم
خب مشکل از کجاست؟ازشون پرسیدی؟نمیگم تو کاری کردی،ولی مشکلات همیشه دو طرف دارن
من شاغلم برای داداشم کارپیداکردم کمک کردم به خانواده خیلی به خاهرام اما ذاتا خوششون نمیاد مادرم انقد بی احساسه 3 روز شوهرم ماموریته یزنگ نزده اما من میبرمش شنا همه حا خیلی ناراحتم بنظرم باید تجدید رفتار کنم هروز با اینکه خاهرام تو سختی نامردن زنگ بهوشن میزنم مدام تو حرفاشون میگن ارایشگاه ما نیا وقتی بحث میشه بایت تاتو ابرو خب فقط پیش خاهرم میرم سر این موضوع احساس میکنم خیلی جولان میدن
میدونم اینارو گفتی فقط موندم چرا هنوز باهاشون رفت و امد میکنی!نکن مجبور نیستی همه رو بذاری کف دست فا ...
چن مادر شوهرم مادر 80 سالش همیشه پشتشو داره و خودش هروز به شوهرم زنگ میزنه حالشو میپرسه از بس شورشو در میاره منم خجالت میکشم یوقتا مادرمو مجبور میکنم حوامو داشته باشه جلو اینا احساس ضعف میکنم اما خب دارم اذیت میشم من هیچ نیازی به محبت خانوادم اگر اجباری باشه ندارم.اما خب خیلی سرد هستن حتی برای دعوت کردن شوهرم خونه بابام کلی بهشون میگم اصلا براشون مهم نیست
چن مادر شوهرم مادر 80 سالش همیشه پشتشو داره و خودش هروز به شوهرم زنگ میزنه حالشو میپرسه از بس شورشو ...
هرکی منو مبیبنه میگه خانواده همسرت خوبن بچسب به اینا اما پدر مادرش منت میذارن یکاری میکنن میگن خانوادت برات نکرد اصلا احساس راحتی ندارم یعنی میگن بیا برو این حرفا کمک خیلی میکنن اما تهش منت میذارن و میگن خانوادت نیستن
میدونم اینارو گفتی فقط موندم چرا هنوز باهاشون رفت و امد میکنی!نکن مجبور نیستی همه رو بذاری کف دست فا ...
دوستم میگه تو باید عزت نفس داشته باشی جلو مادرشوهرت بگی من از پس کارام برمیام مادرم هستن اما من نخاستم بیافتن تو زحمت میگه اینجوری دهنشون بسته میشه ضعف نشون دادی ک درقبال محبت مقایسه میکنن