اما قلبن حس میکنم مثل قبلا بهش حس ندارم حتی دیگه دلم براش تنگ نمیشه هنوز عقدیم عروسی نکردیم
خیلی از خودم گذشتم ولی در آخر اون جوری که باید نفهمیده بود
دو سه تا بحث و ناراحتی پیش اومد که در آخر آتش بس اعلام کردیم ولی قلبن سرشون ناراحتمو از دلم در نیومده
اون توی پیام بهم ابراز محبت میکنه ولی قلبم قبول نمیکنه و حس میکنم الکیه
دلم نمیخواد برم خونشون
دلم نمیخواد بغلم کنه و...
سعی میکنم ازش فرار کنم
ولی توی پیام وقتی بهم میگه دوستت دارم منم بهش میگم منم همینطور
نمیذارم متوجه بشه ولی دارم اذیت میشم
چند وقته دیگه عروسیمونه دلم نمیخواد باهاش برم زیر یک سقف
برادرم همیشه از همسرش حمایت میکنه واقعا کار خوبی میکنه
ادمی که از زنش حمایت و قدر دانی نکنه از احساس زنش هیچی نمیمونه
چیکار کنم؟😔😔
تا حالا شده نسبت به همسرتون بی حس بشین؟😔