آدم درست و حسابی توی زندگیم نمیاد و ازدواجم نمیشه...از زندگی گله دارم از خدا گله دارم و نمازامو قطع کردم چون حس میکنم خدا باهم کاری نداره منم دیگه باهاش کاری ندارم. دلم خیلی گرفته. خیلی چیزا برای خدا کاری نداره تو زندگیم انجام بده ولی همش خودمو دلداری میدادم لابد زمانش نرسیده ولی دیگه کلا قطع امید کردم و فقط زندگی میکنم که گذران روز و عمرم باشه.الانم حوصله نصیحت شنیدن اصلا ندارم. خیلییییییییی ناراحتم خیلیییی...کسی هست تو این شرایط باشه؟