2777
2789
عنوان

مامان مادرشوهرم

83 بازدید | 7 پست

شوهرم یه مامان بزرگ داره بزرگ فامیلشون حساب میشه همه بهش احترام میزارن دوسش دارن زن بی آزاری بعد منم خیلی دوسش داشتم میومد خونمون حرف میزدم  کاراش میکردم اونم خیلی منو دوست داشت بعد چند وقت پیش یه مهمونی دعوت بودیم یهو مادر بزرگ اومد تو من سریع پاشدم بهش دست بدم ، بدون تو جه  به من که 

 رو به روش بودم رفت به سمت آشپزخونه تا بااون یکی از عروسای خانواده که میشه عروسه پسرش دست داد صورتش بوسید من یهو انگار اب سرد ریختن سرم اونا خیلی پولدارن بهش میرسن کم بیش پول رو این پیر زنم تاثیر گذاشت 

 حالا واقعا دیگ خیلی سرد شدم دیگه استقبالش نمیرم تا اونارو میبینه یک خوشحالی میشه لبش تا بنا گوش باز مثلا انگار من چیکار کردم منم دیگه کم محلی می کنم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ازش سوال کن شاید چیزی شدهیا کسی پشت سرت حرفی زده

به شوهرمم گفتم گفت به مامانم بگو بره بهش بگه که ازش دلخور شدی نه بابا  فک نکنم چون پیره چی نیخوام بگم من مگه

به شوهرمم گفتم گفت به مامانم بگو بره بهش بگه که ازش دلخور شدی نه بابا فک نکنم چون پیره چی نیخوام بگ ...

خودت بهش بگو به کسی نسپار

گاهی در یک مکان تاریک هستی و فکر می کنی مَدفون شده ای اما در واقع تو را کاشته اند 🌱 “کریستین کین”

تو هم دیگه زیاد تحویلش نگیر.  زیادی که باشی دم دستی و بی ارزش می شی.  اونها معیار ارزش گذاری شون پول هست

یعنی خدا نکنه حرف از خدا بزنی و یه عده فکر می کنند نماینده خدا رو زمین هستی و می ریزن رو سرت تا عقده هاشون خالی کنند!

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792