چند ساعت قبل زایمان من همسرم آپاندیسیت رو عمل کرد بعد زایمانم دخترم تا سه روز تو بیمارستان بستری بود
بعد سه روز که اومدیم خونه روم فشار عصبی زیاد بود
درد زیادی داشتم
شوهرم حالش خوب نبود
بچه های خواهر شوهرم همش بلند صحبت میکردن و بازی میکردن
یه عالمه هم زن دور من نشسته بود
ابرا که خوابید منم میخواستم بخوابم
که یهو پسر خواهر شوهرم با داد اومد تو اتاق
دخترم با ترس از خواب پرید و گریه کرد
منم عصبی شدم جیغ زدم سر بچه ها که خستم و ولم کنید😭😭
دیگه اینا قهر کردن گفتن من از خونمون انداختمشون بیرون
بخدا من فقط سربچه ها داد زدم همین !
فرداش زنگ زدم از پدرشوهرم معذرت بخوام پدرشوهرم کلی بهم فحش داد و نفرینم کرد وگوشی رو روم قطع کرد
مامانم به خواهر شوهرم پیام داد و عذر خواهی کرد
خواهرشوهرمم مامانمو تو پیام تحقیر کرد
من ی ده روزی اومدم خونه مامانم بعدش شوهرم اصرار که بیاد دنبالم
الان رفتم خونه خودمون و شوهرم مثل سابق نیس رفتارش
بهش که گفتم میگه حق بده خانوادمو انداختی بیرون
ناراحتی پیش اومده
من خیلی روحم بهم ریخته
دلم رفتار قبل شوهرمو میخواد 🥲