امروز یه بیمار وارد بخش شد و کیسه داروهای رو به خانوم همکارم داد و راهنماییش کردن سمت اتاق تزریقات توی اون اتاق سه تا تحت هست و هم زمان سه نفر میتونن آمپول بزنن یا سرم
یه مریض دیگه رو من رفتم سرم وصل کنم براش و اون خانوم هم خوابیدن منتظر آمپول خوردن .که همکارم اومد و مثل دارت خداشاهذه آمپول رو زد تو باسن بنده خدا یجوری پرید و جیق زد که انگار ضعف کرد دلم براش سوخت
به همکارم گفتم یواش تر آخه چخبرته و همکارم گفت دلم میخاد بعدشم تو کار من دخالت نکن همینی که هست
بنظرتون چرا این رفتار هارو با مردم داره؟؟گناه من چیه آخه مگر من حرف بدی زدم؟