آره خیلی..
ولی اینجوریم که بیشتر از خودم جوش بقیه رو میزنم. دلم میخواد برم تو فکرشون؛ شاید اونقدرها هم خودشون براشون مهم نباشه. یا شاید اصلا اون مسئله جور دیگه ای توی ذهنشون باشه! یعنی جور دیگه ای فکر و نگاه میکنن. خسته شدم..
همش میخوام یه چیزیو حل کنم. و انقدر به احتمالاتش فکر میکنم و تو ذهنم زندگی میکنم و یه سناریو رو 10هزار بار تو ذهنم زندگی میکنم که دیگه خودم هم خسته شدم.