بچه ها قبلش ام میومد تو خوابم ولی خوب بود و یه بارم همو بغل کردیم گفتم دلم واست تنگ شده اونم گفت منم
بعد یک ماه دیشب اومد تو خوابم و مریض بود رو تخت بیمارستان بود حالش خوب نبود (همینجوریم مرد) و هی بهش دست میزدم میگفت دست به من نزن ولم کن تو سمتم نیا و و نمیذاشت بغلش کنم منم هی گریه میکردم یهو یکی از فامیلامون رد شد گفت ازت ناراحته توی خوابم
تروخدا بگید از کجا بفهمم از چی ناراحته و چیکار کنم این ناراحتی بره