من ناخواسته بچه سوم باردارم چه سختی هایی که کشیدم چقدر ناشکری کردم تا پای سقط رفتم جرعتش نداشتم سقط کنم که اشتباه کردم میدونم اینم ناشکریه من دوتا دختر دارم خدا را شکر زندگیم آرومه ولی یهو فهمیدم باردارم که از اون روز داغون شدم رفتم سونو گفت پسره دخترام و شوهرم و اطرافیان خیلی خوشحالن ولی من واقعا واقعا داغونم جوری که بیماری قلبی گرفتم الان میام نی نی سایت میزنم سه فرزندی همه دارن مینالن یعنی من با تمام وجودم ناراحت میشم از بارداریم الان ماه چهارمم سنم ۳۸ فکر میکنم اصلا توانایی اینکه بتونم بزرگش کنم بفرستمش مدرسه مخصوصا کلاس اولو ندارم دخترام هم یکی ۱۶ یکی هم ۸ سالشه یه مدت حالم خوب بوذ باز چند روز که مدرسه ها باز شده عصبی شدم چون میخوام با دختر کلاس دومم کار کنم خیلی سختمه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
شوهرم هم خیلی خوبه خدا را شکر همه جوره باهام کنار میاد همش میگم دیگه دخترا بزرگ بودن میخواستم یه نفس راحت بکشم چرا این طور سرم اومد اطرافیان تا میبیننم میگن خدا را شکر جنست جور شد دیگه ولی من خودم اصلا خوشحال نیستم
تا این بره کلاس اول حسابی رفته تو دل خواهراش و خودشون کمکش میکنن متوجه درس و مشقش نمیشی دیگه، چیزی که نمیتونی تغییر بدیو رها کن از الان به مدرسه فکر نکن از بارداریت لذت ببر وقتی دنیا اومد از نوزادیش لذت ببر همیشه به کوچیکی بچم فکر میکنم میگم اندازه کافی استفاده نکردم ازون دوران