خلاصه چند سال گزشت ک همو دیدیم خیلی قدش بلند شده بود بزرگ شده بود و خوشتیپ
بازم همش نگام میکرد تو نگاش مثل قبلنا بود ولی اصلا چیزی نمیگه الان کلاس دوازدهمیم ولی هیچی نمیگه تو جمع بودیم(همه فامیل میدونن اون دوسم داشته یه زمانی چون پیش همه گفته بود منو میخواد بگیرع کسی حق نداره بیاد سمتم)
تو تولد بودیم مامان بزرگش میگفت عروس خانوم جوابت چیه بعد پسرداییم سریع گفت نه نه نگو
به نظرتون بازم ترسیدع من بدم بیاد یا دیگ حسی ندارع؟