8سال بود حاجتی داشتم خدا نمیداد خیلی دیگه بریده بودم ب خدا گفتم اصلا شاید وجودنداری اگر واقعا وجود داری ی نشانه ای ب من بده حاجتمو بده تاباورکنم خدایی وجودداره واقعا 8سال شب وروز صداش میزدم با کمال ناباوری من فرداصبح اش حاجتم گرفتم یعنی ب من نشانه ای داد واقعا از اون ب بعد هرموقع ناامید میشم یادم میاد خداهست واقعا وجودداره اما این وضعیت معیشت جامعه طوری شده بازم این ترس اظطراب تو وجود من هست منظورم چرا با اینکه میدانیم خدایی هست بازم اظطراب داریم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
دیشب همه شب در برم آن سلسله مو بود من بودم و او بود می بود و سه تاربود و صبا بود و سبو بود من بودم و او بود دامان چمن پر گل و در دامن گلزار من بودم و دلدار مه دلکش و گل نغز و هوا غالیه بو بود من بودم و او بود