2777
2789
عنوان

دوستان من با خانواده شوهرم تو یه خونه زندگی میکنیم

| مشاهده متن کامل بحث + 1312 بازدید | 67 پست
خب دوستان تا وارد شرایط نشی نمیتونی با قاطعیت یه تصمیمی بگیرید اول گفته یکسالو قبول میکنم چون تو ذهن ...

آره واقعا ممنونم که درک می‌کنی 

در من کسی پیوسته تو را دوست دارد🧸🍂

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چون یه حرفی زدم باید بمیرم بخاطرش؟!

نه ولی چون حرف زدی اونا فکر میکنن حرفشون حسابه چون خودت قبول کردی

هر جور شده اون یکسال رو بگذرون بعد بگو یکسال تموم شد

رفت و آمدتو کلا قطع کن نرو اصلا

 در حال کم کردن وزن💪💪💪وزن اولیه ۹۷   هدف ۷۵   هدف اول ۹۵✅هدف دوم ۹۰ ✅ هدف سوم ۸۵✅هدف چهارم ۸۰🔒هدف پنجم ۷۵🔒 خدایا شکرت😍😍😍

نه ولی چون حرف زدی اونا فکر میکنن حرفشون حسابه چون خودت قبول کردیهر جور شده اون یکسال رو بگذرون بعد ...

نه واقعا اگه میشد میموندم خیلی طی این مدت به من بی احترامی شد بارها تو جمع و.. بارها گفتن میخایم بیوفتیم دنبالت بری و فلان قرار اونام این نبود

در من کسی پیوسته تو را دوست دارد🧸🍂
نه واقعا اگه میشد میموندم خیلی طی این مدت به من بی احترامی شد بارها تو جمع و.. بارها گفتن میخایم بیو ...

ان شاالله خدا خودش واست ردیف کنه

 در حال کم کردن وزن💪💪💪وزن اولیه ۹۷   هدف ۷۵   هدف اول ۹۵✅هدف دوم ۹۰ ✅ هدف سوم ۸۵✅هدف چهارم ۸۰🔒هدف پنجم ۷۵🔒 خدایا شکرت😍😍😍

اخ من درکت میکنم

شرایط شما مثل من بود با این تفاوت که مادر سوهرم کاری کرد که شوهرم خودش را در به در یک سهر دیگه کرد انقدر دخالت که نگو

تو اشغالهام را میگشت 

میخواستم بروم خانه پدرم کیفم را میگشت که چیزی با خودم نبرم حالا جالبه که میدانستند وضعیت مالی پدرم عالی بود 

تمام کلیدهای و در ورودی نا را داشتند هر وقت میخواستند می اندند بالا

سر یخچال هرچی دوست داشت بر میداشت 

یکبار رفته بودند سر یخچال در ش را باز گذاشته بودند یخچال سوخت 

چند بار چند تا وسایل زندگیم گم شدند 

شوهرم میگفت چیزی نگو ابرو ریزی میشه 

اگر سوهرم چیزی نیخرید تو کاپشن اش قایم میکرد مثلا هرچی میخواستیم باید از اونها اجازه میگرفتیم و می خریدیم 

من صبحانه اش خیلی دوست دارم اگر سوهرم فقط برای من میخرید قشقرق میشد

باید برای کل یک خانواده ۱۲ نفری می خرید 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز