دوستان من با خانواده شوهرم تو یه خونه زندگی میکنیم

| مشاهده متن کامل بحث + 1312 بازدید | 67 پست

الان چهار ماه و نیمه عروسی کردیم، شوهرم خونه جدا داره میگه بدرد نمیخوره نمیرم زیرش ، فروش هم نمیره چون یکم خرج داره بش میگم یکم طلا بفروشیم درستش کنیم بازم قبول نمیکنه، میگم بریم مستأجری میگه نمیبرمت تازه دانشگامم اونجا نیست، ا(ونجا روستاس) پدر شوهرم تقریباً دو میلیارد سرمایه داده شوهرم. چند ماهه دارم به شوهرم میگم بریم گوش نمی‌ده مادر شوهرم تیکه میندازه مهمون که میاد باید در خدمتش باشم صبا می‌بینی بالا سرمونه پدر شوهرم سرم داد میزنه عصبیه و.. حالا بماند که من اول عروسی قول دادم یکسال بمونم اونجا ولی هرکاری کردم دیگه نتونستم حالام با شوهرم اومدیم خونه پدرم بازم بش گفتم گوش نکرد گفتم طلاق میگیرم گفت بگیر حالا من دیگه موندم خونه پدرم دیگه نرفتم باش الان بم حق میدید ؟!خیلی دلم براش تنگ شده اما کاش کمی منو درک میکرد😔😔😔

در من کسی پیوسته تو را دوست دارد🧸🍂

1404/07/02

22:57

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

dell1234

عضویت: 1404/03/20

تعداد پست: 612

ای خواهر پیر شدم سر این‌کارهاشون هرچی بگم کم گفتم

1404/07/02

23:19

0 نفر لایک کرده اند ...

_دختر_شیرازی_

عضویت: 1400/06/20

تعداد پست: 11338

من چیزی ندیدم حتی یبارم تنها نرفتم خونشون، دو سه بار با خانواده رفتم همسرم دروغ زیاد گفت در مورد خان ...

کلا زندگی کردن توی یه اتاق ازخونه خانواده شوهر سخته

چه چیزی دیده باشی چه نه

۵۰ سال پیش نیست که، تازه همون موقع هم به عروسها سخت میگذشت ولی اجبارا زندگی میکردن

اینکه تنها نرفتی هم توجیه مناسبی واسه اینکه الان قهر کنی نیست

پس دوره آشنايی واسه چیه؟ باااید رفت و آمد میکردی

تو ندیده و نشناخته قبول کردی، پس تو هم کم مقصر نیستی

1404/07/03

00:09

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.