2777
2789

ای جانم


میدونی حسم چیه؟

خصوصا بعد این تابستون طولانی لامصب که دیگه اینا از هیچ تاپیک فیکی دریغ نمیکردن

الان حس میکنم بعد ساعتهای طولانی شلوار جین پوشیدن، شلوارک نخی پام کردم

حس میکنم بعد بستنی یه لیوان آب یخ خوردم


خرچسونه های دروغگو سر کلاس املا نشستن دارن تصمیم کبرا (یا معادل جدیدش ) رو مینویسن

بههههه بههههه

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

انگار از عروسی رسیدی گن و سوتین در اوردی 🤤🤣

آخ آخ

پاشنه بلننند، اون پاشنه بلند لامصب که پشت پاتو زخم کرده رو در اوردی

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

ماشالله چه دل پری

قبلا مجبور نبودیم صبح زود بیدار بشیم،منم بد خواب

خداروشکر خونه دار شدیم🥰لطف کنید یه صلوات بفرستین هرچه زودتر قرضامونو بدیم❤️‍🩹هرکی فرستاد بگه براش آیت الکرسی بخونم❤️

حس آب یخ بعد بستنی چیه؟

حس خوبیه دیگه

شما بعد بستنی آب نمیخورین؟

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
آخ آخپاشنه بلننند، اون پاشنه بلند لامصب که پشت پاتو زخم کرده رو در اوردی

من تجربه گن پوشیدن و پاشنه بالای ۴ سانتو ندارم

قدم بلنده لاغرم برا همین محدودم🤣

کاربری پنجممه:)اگه بدونی خدا چه نقشه ای برات کشیده قند تو دلت اب میشه همه این روزای سخت جبران میشه قشنگ ترینم صبور بمون
ماشالله چه دل پریقبلا مجبور نبودیم صبح زود بیدار بشیم،منم بد خواب

خسته شدم از تاپیکای فیکشون

دغدغه لبوبو 

امروز زدم تو سر همکلاسیم چیکار کنم

بشینم نیمکت اول یا دوم


واقعا این تاپیکا آزارم میده یاد نی نی سایت قدیم بخیر که هنوز دست بچه ها نرسیده بود اگرم تو سایت بودن ساکت بودن چرت و پرت بلغور نمیکردن

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792