۲۳سالمه
مامان و بابام خیلی امر و نهی میکنن
اینجا بشین،اونجا نرو،اینکارو بکن،با فلانی قهری برو آشتی کن
اصلا انگار نه انگار خودم یه دختر بالغم که حق انتخاب دارم
بعدازظهر یه حرف همینطوری زدن منم کلی خودمو زدم و دیگه از اتاق بیرون نرفتم
خیلی خستم کردم
ار بچگیم همینطوری بودن
اعتماد به نفسم به شدت پایینه
تنها نمیتونم جایی برم
هرکاری میخوام انجام بدم مجبورم نظر یکی رو بخوام یا مثلا یکی که بهش اعتماد دارم وایسته کنارم یا نگاهم کنه تا انجام بدم
چون از بس بهم امر و نهی کردن حس میکنم عرضه انجام هیچ کاری رو تنهایی ندارم عرضه ی تصمیم گیری درست رو ندارم حتما باید یکی بهم بگه چیکار کنم