منم شرایط خونوادم داغونه همه بیماری روحی روانی شدید دارن چند وقت یبار بستری میشن و خواهرم اتیسمه و کلی داستان دیگه الان به خودم اومدم دیدم ۲۵ سالمه و هیچی ندارم!!!!!!هیچیا!!از هر نظر که فکرشو بکنی
میفهمم اشتباه کردم تنبلی کردم جا زدم چون بازآید خودمو نجات میدادم با هر جون کندنی که بود
چون تو در نهایت فقط خودتو داری و خودتی که زندگیت برات مهمه